حتماً شما هم با نویسنده همداستان و موافقید که سیمای جمهوری اسلامی اخیراً یکی از دورههای باورنکردنی خود را پشت سر گذاشت و مردم را و این بار بهخصوص جوانان و نوجوانان بسیاری را برای نخستین بار پای جعبه جادو نشاند و نهتنها نشاند که میخکوب کرد.
بله، پخش مجموعه تلویزیونی «یوسف پیامبر» و قصه پرکشش این پیامبر خدا طی این سالها بارها و بارها تکرار شده بود، اما این بار با نوعی شگفتی همراه بود؛ بسیاری از کسانی که شبها پای شبکه آیفیلم مینشستند و بسیاری از آنان که تکرار فردای آن را هم میدیدند، یا اصلاً اهل دیدن تلویزیون نبودند یا اگر بودند تمایلشان بیشتر تماشای شبکههای آنور آبی و حتی آنور خاکی بود تا سیمای جمهوری اسلامی. در کوچه و خیابان و مدرسه و مسجد و دانشگاه و تاکسی و مترو و فضای مجازی حجم سخنگفتن و نوشتن درباره یوزارسیف این بار بسیار بیشتر از تکرارهای قبلی این سریال محبوب بود. این بار مردم و به خصوص جوانان از اینکه اهالی سرزمین فلسطین برای اسیران اسرائیلی هم یوسف پیامبر را پخش کرده بودند، از اینکه این سریال در کدام کشورها بیشتر از کشور خودمان پخش شده، از اینکه پرفروشترین تولید صداوسیما به کشورهای دیگر در تاریخ فعالیت خود بوده است، از اینکه کاش مسئولان فعلی جمهوری اسلامی هم به شیوه یوزارسیف به حل مشکل ناترازیها در دوره خشکسالی اخیر میپرداختند و دهها سوژه جدی و طنز حاشیهای یا اصلی مرتبط با این سریال و داستان جذاب این پیامبر خدا سخن گفتند و نوشتند و به گواهی خود شما که این یادداشت را میخوانید آن را به یکی از پربحثترین و مطرحترین موضوعات این سیچهل روز تبدیل کردند.
گزارشهایی هم که از دوستان عزیزم در صداوسیما گرفتهام نشان میدهد مجموعه تلویزیونی یوسف پیامبر در پخش اخیر خود، آن را در صدر برنامههای سیما در این مدت نشانده و با فاصله زیاد پربینندهترین برنامه سیما در بین تمام شبکهها شده، آن هم در شرایطی که این سریال، تکراری بود و تعداد تکرار آن هم کم نبوده است!
درباره علت این اقبال مجدد و نیز اقبالاولیها هم در این مدت بسیار سخن گفته شده است. از مهمترین این دلایل میتوان به زیبایی و جذابیت خود داستان که مستقیم از قرآن گرفته شده و خود قرآن به جذابیت آن برکت داده است، اخلاص فوقالعاده مرحوم سلحشور هم در زندگی شخصی و هم در لحظات ساخت این مجموعه، روایت سالم و بدون خدشه و منطبق بر اصل داستان، دوری از شذوذات و آرایههای آلودهای که در نسخههای هالیوودی این قصه وجود دارد و مواردی از این دست اشاره کرد، اما این دلایل در زمان پخشهای تکراری بارهای پیش هم بوده است، اما این میزان استقبال و دیدهشدن و نفوذ در بین اقشار مختلف مردم را نداشته است. ماجرا چیست؟ مگر مردم ماجرای قرآنخواندنها و توسلات و نمازهای مرحوم سلحشور را قبلاً نشنیده بودند؟ اینها هم تازگی نداشته است.
به نظرم خوب است به همین بهانه و به مناسبت پایان بسیار موفقیتآمیز و رکوردشکنی تماشاگران آن در پخش تکراری این سریال، رسانههای ما اعم از روزنامهها و خبرگزاریها و حتی محیطهای علمی و دانشگاهی و آکادمیک در رشتههای جامعهشناسی و روانشناسی و رسانه و ارتباطات به کاوش در این باره بپردازند و علت را جستوجو و کشف کنند. آیا معنای آن این است که جوانان به معنویت و آموزههای انبیا توجه بیشتری پیدا کردهاند؟ آیا آنچه میخواستند در برنامههای آلوده شبکههای ماهوارهای نیافتهاند؟ و از آنها دلزده شدهاند؟ یا مثلاً صداوسیمای ما کمکاری داشته و برنامه جذاب جوانپسند جدید نساخته است؟ یا مجموعهای از همه این موارد و دلایل دیگری که نمیدانیم و باید بررسی و احصا شود؟ اگر راز این موفقیت بزرگ کشف شود، حتماً برنامهسازان ما را برای توفیقات بعدی آمادهتر میکند و مردم را بیشتر با صداوسیما آشتی میدهد.